جیمین فیک زندگی پارت ۹۰#

جیمین فیک زندگی پارت ۹۰#


ویو جیمین

ات: کارم خیلی مهمه خداحافظ عشق های من

سریع رفتم سمتش

جیمین: امشب سوپرایز داریم
ات: چیه ؟
جیمین : به شب خاص و پر کاری داری پارک ات
ات: اها فهمیدم باشه چشم انتظار اون موچی کوچولوت هستم( بهشتی هستی اگه نفهمیدی اگه فهمیدی برو دعا کن)

این و گفت و رفت پوزخند زدم

جیمین: موچی من کوچولوعه.؟ امشب بهت نشون میدم پارک ات

چند هفته بعد
ات همیشه صبح ها میرفت بیرون بعضی وقت ها شب میومد و بهم نمیگفت چرا . اعصابم خورد بود و به ذهنم فکر های خوبی نمیومد نکنه داره بهم ... نه نه نه ات همچین کاری نمیکنه من مطمئنم واسه این کاراش دلیلی داره و الان که اومد ازش میپرسم
ساعت ۱۲ شب بود که ات اومد و خیلی نگران بودم

جیمین: کجا بودی تا الان ؟ نکنه داری یه کاری میکنی
ات: منظورت خیانته . عزیزم خل شدی من چرا باید به تو خیانت کنم
جیمین: پس این مدت کجا بودی
ات: من فقط ...

با صدای زنگ گوشیش حرفشو قطع کرد . گوشیش رو گرفت و جواب داد که سریع گوشی رو از دستش گرفتم

...: ات فردا دوباره بیا باید ببینمت ...
.
.
.
میتونید حدس بزنید چی شده ؟ لطفا تو کامنت ها بگید دوست دارم بدونم که به نظرتون چی شده
دیدگاه ها (۱۲)

جیمین فیک زندگی پارت ۹۱#

جیمین فیک زندگی پارت ۹۲#

جیمین فیک زندگی پارت ۸۹#شام سه نفرمون رو خوردیم . اولین بار ...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۸#ویوجیمین ات داشت یا مدیر حرف میزد و ...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۲# جیمین : چرا انقدر ذوق داری بریم خون...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۰#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط